-
تنهائی
دوشنبه 30 مرداد 1385 22:53
مترسک رو دوست ندارم چون پرنده ها رو می ترسونه ولی دوستش دارم چون تنهایی رو درک می کنه
-
به نام نامی تنها هنرمند که هست نام زیبایش خداوند
دوشنبه 30 مرداد 1385 17:07
هر که رفت پاره ای از دل ما را با خود برد اما او که با ماست او که نرفته است از او بپرسید که چه می کند با دل ما ...
-
سلام، برای همیشه سلام
یکشنبه 29 مرداد 1385 23:14
بغضم را بیاور و باران را. تا کنار آن برکه کوچک طوفان به پا شود وقت زیادی نمانده، هی! دارد دیر می شود وقت زیادی نداریم، چشم بگذار بیا برویم کنار آن درخت بید بنشینیم و من سلام کنم و تو شرم بر گونههایت بنشیند بیا برویم، باشد قبول با نیم متر فاصله اصلا هزار متر اینجا دارند بیتابی میکنند بغض و باران فقط بیا برویم برویم...