محیــــا

دل نوشته های محیا

محیــــا

دل نوشته های محیا

نیمه شعبان است

وصدای سبز پای بهار می آید

 زمزمه روشن عندلیبان وصل می وزد

 نبض حضور منتشر شقایق در رگه های خشک غیرت زمین می تپد

و از مجمع اهل بیت گل سرخ ، رایحه دلاویز دیگری جاده های خاکی زمان را خوشبو می دارد

 نگــــــــارا

روایت هجر تو

قصه العشق لا انفصام لها

همه لحظه های ماست ، دیگر اکنون

منتظران و چشم انتظارانت را به نگاهی و اشاره ایی و دعایی بنواز

 انشا الله این آخرین شعبان انتظارمونه

 یعنی میشه من تا ظهور آقا زنده مونم؟

یعنی میشه من یکی از اصحاب آقا باشم؟

یعنی میشه چشمهای من به جمال آقا روشن بشه؟

 یعنی میشه آقا بیاد و این همه ظلم تموم بشه؟

یعنی میشه

<<اللهم عجل لولیک الفرج....آمین>>

 

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 21 شهریور 1385 ساعت 07:56 ب.ظ

جمال بخت ز روی ظفر نقاب انداخت
کمال عدل به فریاد دادخواه رسید
سپهر دور خوش اکنون کند که ماه آمد
جهان به کام دل اکنون رسد که شاه رسید
عزیز مصر به رقم برادران غیور
ز قعر چاه برآمد به اوج ماه رسید
کجاست صوفی دجال فعل ملحد شکل
بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید


یا حق ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد