محیــــا

دل نوشته های محیا

محیــــا

دل نوشته های محیا

 

                         

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را

  که به ما سوا فکندی همه سایه هما را

سخنان آموزنده

 

 برای زندگی فکربکنید امّاغصه نخورید(دیل کارنگی) 
هیچ کاربزرگی بدون اراده بزرگ میسرنیست( بالزاک) 
مانند سایهناپایداریم ومانندخاک بی مقدار ازکجابدانیم که تافردازنده خواهیم ماند( هوراس)

آنقدر به تاریکی لعنت نفرستید، شمعی روشن کنید( کنفوسیوس)
شاید کسی روکه باتوخندیده فراموش کنی اماکسی روکه باتو اشک ریخته هرگز.
هرآنچه بخواهید بدست خواهیدآورد بشرطی که استقامت راسرمایهخودقرار دهید( لافونتن)

دشمنی هیچکس رادر دل راه نده، این کار توراهمیشه غمگیننگه می دارد.
کسی که کتاب می خواند به وقت بیش از پول احتیاج دارد. 
تنهاکسی موفق می شود که به انتظاردیگران ننشیند.

( فرانکلین) اندکی درنگ کن تازودتربه نتیجه برسی
پول نمیتواند برای مادوست فراهم کند امّا دشمن به تعداد بسیار
درجمع آوری دوستان ،دوری از آنها وترک آنها زیاد عجله نکن ( سولدن )
محبت هزینه ای ندارد، مهربان باشیم ( شامفور)

 

لیلی نام دیگر آزادی


دنیا  که شروع شد زنجیر نداشت خدا دنیای بی زنجیر  آفرید.
آدم بود که زنجیر را ساخت شیطان کمکش کرد.

دل زنجیر شد زن  زنجیر شد دنیا پر از زنجیر شد. و آدم ها همه دیوانه ی زنجیری.
خدا دنیا را بی زنجیر می خواست. نام دنیای بی زنجیر اما بهشت است.
امتحان آدم همین جا بود.
دستهای شیطان از زنجیر پر بود.

خدا گفت: زنجیرهایتان را پاره کنید . شاید نام زنجیر شما عشق است.
یک نفر زنجیر هایش را پاره کرد. نامش را مجنون گذاشتند.
مجنون نه اما دیوانه بود و نه زنجیری. این نام را شیطان بر او گذاشت.
شیطان آدم را در زنجیر می خواست.

لیلی  مجنون را بی زنجیر می خواست.
لیلی  می دانست  خدا چه می خواهد.
لیلی  کمک کرد تا مجنون زنجیرش را پاره کند.
لیلی زنجیر نبود.لیلی نمی خواست زنجیر باشد.
لیلی ماند. زیرا لیلی  نام دیگر ازادی است.

 

 

 

میان یگانگی و بیگانگی هزار خانه است.

آنکس که غریبه نیست شاید که دوست هم نباشد...  

بیایید مثل گل باشیم...........

 

مثل گل باشیم که" ز خاک تیره میروید اما نگاهش بر شعاع آفتاب است.
مثل گل باشیم : در زمین است اما بهشتی است ،بهشتی غریب.
مثل گل باشیم :همیشه متبسم و شکفته.
مثل گل باشیم : همنشین خار است ، اما سراسر زندگی اش همچنان گل می ماند.
مثل گل باشیم که در عین زیبایی ، سراپایش وقار و شرم و حیا است.
مثل گل باشیم : یاد آور بهشت.
مثل گل باشیم : سراپا مهربانی و لطف و ایثار و سخاوت.
مثل گل باشیم : پس از مرگ،بذر زندگی بخش گل های دیگری باشیم.
مثل گل باشیم :"که عاشق نور است"
مثل گل باشیم گر چه عمرمان نیز به کوتاهی عمر گل باشد....

انسان

 

انسان جایزالخطاست
خطاکردن لازمه انسان بودن
ونیز انسان شدن است
فقط یک چیز رادر خاطر داشته باش
سعی کن خطاهای خودراتکرار نکنی
تکرار خطاها نشانه حماقت است
انسان کاشف زندگیست
درکشف زندگی
ازخطاکردن گریزوگزیری نیست
اگربیش ازحدازخطاها بترسی
ازکشف زندگی درمی مانی
وبدین سان
ازهیجان شرکت درماجرای پراز شگفتی زندگی
کنار گذاشته میشوی....

 

چه دعایی بهتر از این :

خنده ات از ته دل

گریه ات از سر شوق

نبود هیچ غروبت غمناک

 

"جبران خلیل جبران "

 

کسی که آسمانی است 

مرگ برایش آغاز کامیابی است 

بی تردید کامیابی از آن اوست

اگر کسی در خیال خود سپیده دمان را در آغوش بگیرد

جاودانه میشود 

وکسی که شب درازش را به خواب می رود 

به یقین در دریای خوابی ژرف ، محو می شود 

کسی که در بیداریش زمین را تنگ در آغوش میگیرد

تا به آخر بر روی زمین خواهد خزید

و کسی که سبکبار و آسوده با مرگ مواجه شود

از مرگی که به دریا می ماند، با اطمینان عبور خواهد کرد